وروجکها در شهربازی
عشق من دوردونه یکی یه دونه چراغ خونه سلام دیروز عصر با دوستهای خوبمون سایان جون و کیارش جون و ماماناشون رفتیم شهربازی همش دست سایان رو میگرفتی با هم دیگه راه میرفتین سوار هلیکوپتر شدی و بعد با هم سوارماشین برقی و کشتی شدیم و بقیه وسایل رو میترسیدی هر کا کردم سوار نشدی آخرش هم با یک پشمک خوشمزه که خیلی دوست داری و تا ته خوردی تموم شد خدا رو شکر که تو این شهر دوستهای خوبی داریم و تنها نیستیم . . . . سایان جون . آراد جون وکیارش جونم . . ...